به گزارش مشرق، بدون شک وسعت و دامنه اندیشههای متعالی، عرفانی و الهی حضرت امام خمینی (ره)، اقیانوس بیکرانی است که در حوزههای مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و البته نظامی قابلبررسی و تفسیر میباشد. در این گزارش بر آنیم تا به ابعاد و ویژگیهای فکری ایشان در بعد نظامی و راهبری هشت سال دفاع مقدس بپردازیم.
مدیریت و نظام تصمیمگیری امام در طول دوره حیات سیاسی شان به طور عمده متاثر از نقش اجتهادی او در پیشبرد اهداف جامعه اسلامی بود. طبعا نقش مدیریتی امام در جنگ به ویژه در پیشبرد استراتژی اصلی آن یعنی «جنگ، جنگ تا رفع فتنه» متاثر از این ویژگی شخصیتی ایشان بود.
از همین رو امام پدیدههایی مانند جنگ ایران و عراق یا انقلاب اسلامی را براساس آموزههای معنوی خود تفسیر میکرد. در اندیشه ایشان هیچ چیز خارج از سنت الهی به وقوع نمیپیوندد و وظیفه انسان صرفا عمل به احکام الهی است.
امام شخصیتی جهادی و مبارز نیز داشت و همین ویژگی شخصیتی شان در بزنگاههای مهم سیاسی و نظامی، جامعه را از بحرانهای عمیق رهایی بخشید.
شجاعت امام در برخورد با حوادث و بحرانها بهویژه در مقاطع مختلف جنگ، زمینهساز تصمیمگیریهای مدیریتی شد.
نگاه ضد تحجری، ضد استبدادی و ضد استعماری امام در برخورد با مسائل، از او شخصیتی کاملا مردمی و دموکراتیک ساخته بود.
از نگاه صاحب نظران، هریک از ویژگیهای شخصیتی امام، بهنوعی جنگ و تحولات آن را در مقاطع مختلف تحت تاثیر قرار میداد.
تاثیر شخصیت امام بر جنگ
از لحاظ جامع شناختی، ویژگیهای شخصیتی امام خمینی (ره) اثر مستقیمی بر فرایند مدیریت جنگ داشته است. مقام معنوی امام و ایمان شهودی ایشان، تحمل سختیها و مخاطرات به وجود آمده را سهل و آسان کرده بود.
نفس مطمئنهای که به گفته صاحب نظران عرصه جنگ در اندیشههای امام حضور همیشگی داشت، برخاسته از ایمان شهودی ایشان بود که عملاً زمینه مناسبی را برای فائق آمدن بر بسیاری از بحرانهای جنگ به ویژه در مقاطع حساس پدید آورد.
قاطعیت امام در تصمیمگیری و کلام و بیان اثرگذار وی در تقویت نیروی ملت، از دیگر جلوههای تأثیرگذار شخصیتی امام در پیشبرد اهداف جنگ بود.
رفتار امام در جامعه ایران بهنوعی ریشه الهی داشت و با کردار ضابطهمند و عقلانی متفاوت بود. از نظر مردم، دستورات امام برای فراخواندن جامعه به جنگ با عراق، منشا الهی داشت و بر همین اساس، جنگ ایران و عراق، جنگ حق و باطل بود.
فرامرز رفیع پور، جامعهشناس، معتقد است که رهبری کاریزماتیک امام در دوره جنگ در حد بالایی قادر بود در مردم انرژی احساسی تولید کند و آنان را به حرکتهای جمعی منسجم وادارد.
به نظر وی پیام های احساسبرانگیز ایشان سبب شد که جوانان، دبیرستان و دانشگاه را کنار بگذارند و به مقابله با دشمن بپردازند.
حرکت جوانان به سوی جبههها با پیام های پر نفوذ رهبر نیز خود یک جریان (هنجار درونی) را به وجود آورد که به تدریج همه قشرها را فراگرفت، بهطوریکه بسیاری از افراد، مایل به رفتن به جبهه شدند و نرفتن به جبهه یک ناهنجاری و در عین حال یک ناجوانمردی تلقی میشد.
همچنین، نفس مطمئنه امام همچون مامن و پناهگاهی برای فرماندهان بود. رهنمودهای امام به فرماندهان قبل از عملیات فتحالمبین و والفجر ۸، نمونهای از آرامش و اطمینان امام بود که تاثیری عجیب در پیروزی رزمندگان اسلام داشت.
نفس مطمئنه و قاطعیت در تصمیمگیری، دو ویژگی شخصیتی امام (ره) بود که بر سطوح استراتژیک جنگ تاثیر میگذاشت. مصادیق این امر را میتوان در دستور شکستن حصر آبادان، آزادسازی سوسنگرد، آزادی مهران و عزل فرماندهی نیروهای مسلح دید.
ادبیات سیاسی دفاعی امام و انعکاس آن در مدیریت جنگ
یکی از ابعاد فکری و اندیشهای امام درباره جنگ، ادبیات سیاسی و دفاعی ایشان است که سبب تقویت گفتمان ادبی حاکم در آن دوره شد.
یکی از مؤلفههای فضای گفتمانی انقلاب اسلامی ایران، ادبیات انقلابی بود که امام به عنوان رهبر مذهبی و مردمی برخوردار از مرجعیت دینی توانست با توجه به زمینهها و بافت موقعیتی و جایگاه مقتدرانه خود برای بیان گزارهها، آن را از حاشیه به متن کشانده، با واژگان خود و ابداع واژههایی نوین و مفاهیمی جدید و بهرهگیری از ایجاز معنایی عام و سخنان کوتاه و پرمعنا که زبانزد خاص و عام میشد، نمادهای خاصی را بر زبانها جاری کند. ایشان با علم به اینکه ساختار زبانی و جهتگیری و رویکرد مفاهیم در تبیین معانی جدید تعیینکننده است، به واژهها، معانی انسانی و روحی بخشیدند تا از این رهگذر، نوع نگاه جامعه انقلابی را تحول بخشند.
میتوان مصداق این ادبیات را در قالب مضامین مربوط به جنگ، با جایگزین سازی آزاده بهجای اسیر، تلقی نعمت از جنگ به جای نقمت و محسوب داشتن شهادت به عنوان پیروزی و اوج و عروج روح ملکوتی و هنر مردان خدا، توسط امام مشاهده کرد.
در این راستا به طور مثال عبارت «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» بیانکننده ایجاد روحیه حماسی و فرهنگ عاشورایی در متن ادبیات انقلاب توسط امام است. همچنین عبارت «جنگ، جنگ، تا رفع فتنه» با الهام از آیه شریفه «و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه» و جایگزین سازی آن بهجای «جنگ، جنگ تاپیروزی» نشان دهنده تاکید ایشان بر ادای تکلیف و نه صرفا اهتمام به پیروزی ظاهری بود. و یا عبارت «راه قدس از کربلا می گذرد» نشان دهنده تاکید ایشان بر ضرورت اهتمام به مقدمه، قبل از رفتن به سراغ ذی المقدمه و رعایت مصلحت حفظ کیان مملکت اسلامی قبل از پرداختن به حمایت از سایر کانونهای مبارزات اسلامی بود.
الگوی مدیریت افکار عمومی امام در دوران جنگ
جریان کلی مواجهه با افکار عمومی در جهان مدرن کنونی که شکاف دولت ملت ها افزایش یافته است، به صورت کنترل، دستکاری و کانالیزه کردن آن متبلور میشود. به موازات این جریان غالب، میتوان نمونههای مدیریت افکار عمومی توسط برخی رهبران سیاسی را یافت که با نگاهی مثبت و سازنده به افکار عمومی، در پی تعامل و تدبیر سازی آن بوده اند. مصداق عینی این وضعیت را میتوان در مدیریت افکار عمومی امام خمینی (ره) در زمان جنگ جستجو کرد.
امام در همه مقاطع جنگ، بهجای سیاستهای معمول عوامفریبی، با بیان جملات ساده و دلنشین، افکار عمومی را برای پذیرفتن واقعیتها اقناع میکرد.
تعمیم دهی و متوجه کردن مسئولیت همه جانبه افکار عمومی به بحران ایجاد شده، از دیگر استراتژی های امام در برخورد با بحران بود که بهنوعی با عنوان سیاسی شدن افکار عمومی طرح میشود. در این باره امام با محوریت و مرکزیت دادن به رخدادها و وقایع سرنوشتساز، مسئولیت آن را متوجه تکتک افراد جامعه میکرد و سبب حضور فراگیر مردمی میشد.
شروع جنگ عراق علیه ایران، توانمندی امام در تبدیل افکار عمومی به اراده عمومی و عمومیت بخشیدن موضوع جنگ را بهخوبی نشان داد. در ابتدای جنگ، نخستین گام در مدیریت افکار عمومی، پیشگیری از تشویش و اضطراب افکار عمومی بود تا در آرامش ایجاد شده به تنویر افکار عمومی پرداخته و مسئولیت ملی همگانی طرح و اجرا شود. از همین رو در آغاز جنگ، لحن و ادبیات کلام امام در پی محدود کردن تأثیرات روانی بحران بود، (مانند این جمله معروف از ایشان که فرمودند: «دزدی آمده و سنگی انداخته») اما با جدی شدن جنگ، گام های بعدی مدیریت افکار عمومی و ورود اراده عمومی در دفاع از کشور برداشته شد.
امام و مسئله نهادسازی در راستای اهداف جنگ
نهادسازی یکی از جنبههای مهم اندیشههای دفاعی و نظامی امام در طول دوره جنگ و پسازآن بود که اثر مهمی بر جریان آن داشت.[۱]
پیشبینی بحران، آمادهسازی و ایجاد سیستم به منظور مقابله با بحران از جمله مهارت های سازمانی یک رهبر دگرگون ساز از دیدگاه «جوزف نای» اندیشمند معروف غرب میباشد. از این منظر یک رهبر هوشمند، قبل از بروز بحران یا هم زمان با پیدایی احتمال و پدیدار شدن بارقههای بحران، باید با دوراندیشی، ضمن تاسیس نهادهایی برای مقابله با بحران پیش روی، آمادگیهای لازم در این زمینه را ایجاد کند.
امام پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به تاسیس نهادهای مختلفی با اغراض گوناگون مبادرت ورزیدند که برخی از آنها نقش بسیار کلیدی و بی بدیل در دوران جنگ تحمیلی داشتند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جهاد سازندگی، نیروی بسیج و شورای عالی دفاع از جمله این نهادها هستند که پیش از آغاز جنگ با فرمان امام خمینی (ره) تاسیس شدند.[۲]
در واقع دوراندیشی و مهارت خاص امام در نهادسازی متناسب با ضرورتهای انقلاب، منجر به تاسیس و راهاندازی نهادهای انقلابی شد که تا سال ها بقا و اقتدار نظام را تضمین کنند و این هنر بالای امام بود.
بعد مشورت پذیری و تفویض اختیارات توسط امام در دوران جنگ
در این باره می توان به مؤلفهها و زوایایی که با توجه به مصادیق و وقایع حساس در برهههای مختلف جنگ رخ داده است، اشاره کرد. شواهد نشان می دهد که امام در مقاطع حساس جنگ مثل زمان ورود به خاک عراق پس از فتح خرمشهر و زمان پایان دادن به جنگ و پذیرش قطعنامه، مشورت با متخصصان را مهم ترین عامل تصمیمگیری خود قلمداد میکرد.
وی اغلب درباره جنبههای مختلف جنگ از جمله ابعاد دیپلماتیک و پذیرش آتشبس و رسیدن به صلح و اخذ تصمیم درباره توافقات در چارچوب مجامع جهانی و سازمان های بینالمللی با صاحب نظران شور و مشورت میکرد.
در واقع گستردگی جنگ و تخصصی بودن امور جنگ سبب شده بود که امام مسئولیت برخی از مسائل اجرائی و کارشناسی مرتبط با جنگ را به مسئولان کشور تفویض و خود سیاست کلی و راهبردی دفاع مقدس را ترسیم و بر اجرای آنها نظارت کند. مانند دستور تشکیل شورای عالی دفاع و یا پیشبینی جانشینی فرماندهی کل قوا.[۳]
تکلیف گرایی
امام خمینی (ره) با رویکردی تکلیف گرایانه به جنگ تحمیلی، به صورت آمرانه با پیروان خود سخن میگفتند و با ایجاد روحیه تعبدی در آنان، نقش مثبت و کارآمدی بهویژه در بسیج نیروها به منظور حضور در جبهههای جنگ ایفا می کردند و این تکلیف و الزام، نوعی معنا برای پیروان پدید می آورد و اقشار مختلف مردم را تبدیل به رزمندگان خط مقدم جبهه میکرد.
در اینجا انگیزه و نیت معطوف به نتیجه در قالب ادای تکلیف و مسئولیت تجلی مییابد، نه در قالب پیروزی و شکست دادن دشمن.[۴]
نمود بارز چنین تفکری در امام که به پیروان ایشان سرایت میکرد در این جمله معروف امام آشکار است که فرمودند: «ما برای عمل به تکلیف الهی جنگیدهایم و نتیجه فرع آن بوده است.»
امام و رابطه عاطفی با رزمندگان
ایشان در مواجهه با رزمندگان کفر ستیز ایران و اسلام، خود را حقیر میشمردند و چهره جوانان برومند این سرزمین را نورانی و درخشان میخواندند و از اینکه به دلایل ناتوانی جسمی و کهولت سن نمیتوانند در جبهه حضور یابند، در مقابل آنها احساس شرمندگی میکردند. به عنوان مثال میتوان به سخن امام در توصیف فتوحات عملیات فتحالمبین و بیتالمقدس اشاره کرد که میگوید: من دست و بازوی شما رزمندگان را میبوسم و به این بوسه افتخار میکنم.[۵]
منابع:
[۱] افضلی، رسول، محسن زادگان، امیر، بررسی مواضع نظامی امام خمینی (ره) در جنگ ایران و عراق، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول،۱۳۹۶، صفحات ۱۳۹،۱۴۰،۱۴۱،۱۴۲،۱۴۳،۱۴۴،۱۴۶،۱۴۷،۱۴۸۱۴۹،۱۵۰
[۲] نعمتی وروجنی، یعقوب، قدرت متعالی، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول،۱۳۹۹، صفحه ۱۸۲
[۳] افضلی، رسول، محسن زادگان، امیر، بررسی مواضع نظامی امام خمینی (ره) در جنگ ایران و عراق، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۳۹۶، صفحه ۱۵۳
[۴] نعمتی وروجنی، یعقوب، قدرت متعالی، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول،۱۳۹۹، صفحات ۱۴۸ و ۱۴۹
[۵] افضلی، رسول، محسن زادگان، امیر، بررسی مواضع نظامی امام خمینی (ره) در جنگ ایران و عراق، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۳۹۶، صفحات ۱۵۵ و ۱۵۶
* مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس